• لیزر سبز
  • ادامه - به وبلاگ خوش آمدید.نظر یادتون نشه

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

    فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

    لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

    سر به تنت نباشد چطور است؟

    از طرفی در صحنه های عاطفی و احساسی بازی نیز یک پای بازی می لنگد. چرا؟ ساده است!
    تل تیل جان کجا رفته آن شخصیت پردازی های محشرت؟ کجا رفته اند Lee و Kenny و کلمنتاین قدیم؟ بازی در پرداختن شخصیت های جدیدش ناکام می ماند. به لطف اشتباهات جدید جنابعالی و سفارشی کار کردن هایت. روزگاری تل تیل خدای شخصیت پردازی بود اما اکنون چه؟ گرچه هنوز هم منکر نمی شوم که شخصیت های این بازی نسبت به دیگر آثار موجود در بازار پرداخت بسیار بهتری دارند اما باز هم آنطور که از تل تیل قدیم انتظار می رفت چیزی در چنته ندارند.
    صحنه های عاطفی بازی نیز درست به همین دلیل اصطلاحا “در نمی آیند.” تل تیل جان. انتظار داری از یک دختر خائن، بار عاطفی بیرون بکشی؟ احتمال نداده ای که شاید عده ای مثل نگارنده نخواهند سر به تن دخترک منفور باشد؟ چه رسد به این که بخواهند از تعامل با او و اتفاقاتی که برایش رخ می دهند احساساتی شوند! وقتی یک شخصیت از منفور ترین نکات منفی بازی است توقع داری از تعامل با او صحنه ی عاطفی هم در آید؟
    یک برادر هم داریم از قبلی نابود تر. مثلا دیوید خان قرار است از آن ارتشی های لوله کن کار درست باشد. اما چیزی که من میبینم یک بچه ی ده ساله ی فوق العاده احمق است که حتی سر یک بازی بیس بال هم عصبانی می شود و قهر می کند. وقتی شخصیت ها منطقی بنظر نمی آیند و رفتار هایشان با عقل جور نیست چگونه می شود آن ها را درک کرد و زنده پنداشت؟ مرد حسابی همین چیز ها باعث شده وقتی صحنه ی عاطفی نشانمان می دهی یا شخصیت هایت را با وضع فجیع می کشی بگوییم: «آخی! مرد؟؟ چرا پس؟!! طوری نیست برو بریم برسیم به بقیه.»
    شاید این سوال پیش آید که چرا شخصیت ها در این بازی منطقی نیستند و رفتار درستی ندارند؟ تل تیل جان همراهی کن تا در ادامه برایت بگویم.

    مثلا دیوید خان قرار است از آن ارتشی های لوله کن کار درست باشد. اما چیزی که من میبینم یک بچه ی ده ساله ی فوق العاده احمق است که حتی سر یک بازی بیس بال هم عصبانی می شود و قهر می کند. وقتی شخصیت ها منطقی بنظر نمی آیند و رفتار هایشان با عقل جور نیست چگونه می شود آن ها را درک کرد و زنده پنداشت؟

    دلیل این که رفتار کارکتر ها به نظر ما منطقی نمی آید باز می گردد به انتخاب های بازیباز. این سری همیشه شعار “انتخاب های تاثیر گذار” را یدک کشیده و اکنون نیز به آن وفادار است اما هم من، هم خواننده‌‎ی عزیز و هم خود تو ای تل تیل، می دانیم که این چیز ها را در بازی می نویسی و بعد می روی و به سبیل ما می خندی. اگر در این همه سال یک چیز را از انجام بازی هایت فرا گرفته باشم آن این است که انتخاب هایی که ما بازیباز ها انجام می دهیم فقط و فقط دست و پا زدن در یک تنگ کوچک است و سکان اصلی داستان همیشه دست خود ملعونت بوده و هست و هر جا که بخواهی آن را می بری. خواه انتخاب ما این باشد یا آن. نتیجه آن است که تو می‌خواهی. خب زمانی که داستان بی توجه به بد بختی هایی که مخاطب برای تغییرش می کشد جلو می رود بازی باید به هر شیوه ای که می تواند بازیباز را فریب دهد. برای پیشرفت داستان در فلان جهت ابتدا لازم است تا کسانی که انتخابشان به جهات دیگر ختم می شود را توجیه (خفه) کنیم. بازی در این زمینه سعی می کند اکثر اوقات راضی تان کند و قانع نگه تان دارد اما گاهی هم که حال و حوصله اش را ندارد همه ی انتخاب های تر و خشک را هل می دهد درون مسیر داستان و هیچ اعتراضی را هم نمی پذیرد. این حرکت که از بازی زیاد سر می زند باعث می شود شما قانع نشده ادامه ی داستان را تماشا کنید و هنوز دلتان بخواهد از انتخابی که که کرده اید دفاع کنید. همین مسئله باعث می شود عملکرد شخصیت ها به نظرتان منطقی نیایند و آن ها را نامعلوم الفاز بدانید. و همین مسائل است که به صورت دومینو وار به داستان و شخصیت پردازی و روایت صدمه زده. میبینی جناب تل تیل؟ این ها همه نتیجه‌ی بازی ساختن پشت سر هم است. اگر ذره ای به نویسندگانت فرصت می دادی و حداقل سالی یک پروژه ی لعنتی را (هر چند که همان هم زیاد است و برای ملعون بودن کافی) به بازار عرضه می کردی دیگر دچار این درد نمی شدی.

    تل تیل عزیز. اگر در این همه سال یک چیز را از انجام بازی هایت فرا گرفته باشم، این است که انتخاب هایی که ما بازیباز ها انجام می دهیم فقط و فقط دست و پا زدن در یک تنگ کوچک است و سکان اصلی داستان همیشه دست خودت بوده و هست و هر آنجا که می‌خواهی هدایتش می کنی.

    حال کلیک کردن داری؟ یا بیام کمک؟

    قربانت بروم که کار ما را راحت کردی! نه معمایی در کار است و نه چالشی. از اندک رگ و ریشه ای که از ژانر ادونچر در بازی های تل تیل باقی مانده بود هم دیگر خبری نیست و همه را از ریشه کنده ای انداخته ای دور. در بازی رسما چیزی به نام معما وجود ندارد. و این کاملا هم طبیعی است. اگر خاطرت باشد در بازی های قبلی ات مراحلی داشتی که بازیباز را رها می کردی درون یک محیط و از او می خواستی تا راهی برای حل یک مشکل خاص پیدا کند. بازیباز هم راه می افتاد و روی آیتم هایی که به وضوح هایلایتشان می کردی یک به یک کلیک می کرد تا بالاخره یکی شان کمک کند و مشکل حل شود. خب میبینیم که این روش را در این بازی هم به کار گرفته ای اما تعداد دفعاتی که بازیباز را مجبور به چنین کاری می کنی بسیار کم است. بسیار بسیار کمتر از عناوین قبل. زمانی هم که در این موقعیت قرار میگیریم باید فقط بگردیم و مثل احمق ها روی هر آبجکتی که دیدیم کلیک کنیم. و این می شود کل گیم پلی بازی.

    بخش دیگر گیم پلی را صحنه های اکشن و البته Quick Time Event ها تشکیل می دهند. در این بخش بازی روندی اکشن گرفته و برای هر حرکت بازیباز باید دکمه ای مخصوص را فشار دهد. اگر موفق شود به موقع دکمه را فشار دهد بازی جلو می رود و اگر نتواند یا با سناریویی جدید مواجه شده و یا این که بازی را خواهد باخت. اولین نکته درباره ی این QTE های مسخره ات این است که برخی از این دکمه ها را چه بزنی و چه نزنی کارکتر همان کار را می کند! این یعنی این که طراح محترم حوصله نداشته برای Failed شدن این بخش کاری انجام دهد و صرفا فقط حالت موفقیت را در نظر گرفته است. دومین نکته آنجاست که این QTE ها شاید در Guardians of The Galaxy و بتمن و بوردرلندز جواب می دادند و صحنه های اکشن باحالی را پدید می آوردند اما باید بدانی که در این بازی همچنان با میلیون ها زامبی نفهم سر و کار داری. زامبی هایی که نه سرشان می شود تکامل یعنی چه و نه آنقدر شعور دارند که تنوعی به زندگی نکبت بارشان بدند. آن ها همیشه یک جور حرکت می کنند، یک جور حمله می کنند و یک جور می‌میرند. اوکی تل تیل جان. مبارزه با زامبی ها بنظر باحال می آید… اما صبر کن. آیا حدود هجده اپیزود نیست که مشغول کشتن و قلع و قمع کردن این زامبی های بی کله هستیم؟ آیا حق نداریم کمی خسته شویم؟ هیجان انگیز ترین صحنه های بازی آن ها اند که یا با چوب بیس بال می زنید توی سر زامبی ها. یا با چاقو می زنید و یا با تبر. گاهی هم برای تنوع چند شلیک اسلحه هم اضافه می شود. متاسفانه بخش های اکشن بازی نیز آنطور که باید نو و هیجان انگیز نیستند و حتی QTE ها هم که آخرین امید گیم پلی بازی بودند نیز تکراری و نه چندان جذاب به نمایش در می آیند.

     

    اوکی تل تیل جان. مبارزه با زامبی ها بنظر باحال می آید… اما صبر کن. آیا حدود هجده اپیزود نیست که مشغول کشتن و قلع و قمع کردن این زامبی های بی کله هستیم؟ آیا حق نداریم کمی خسته شویم؟

    میراث رامین

    از لحاظ گرافیکی دمت گرم که هر بار پیشرفت می کنی و نکته ی خوبت آنجاست که به سبک سل شید دوست داشتنی و معروفت وفاداری. و این کمک می کند. نکته ی بدت هم آنجاست که بهینه سازی بلد نیستی. یعنی یکی دو نفر مهندس نرم افزار در آن کمپانی نداری که بنشینند و روی بازی کار کنند تا روی کامپیوتر ها مثل آدم بالا بیاید و فحش و ناسزا نخواهد؟ گرچه بازی ات روی سیستم های قدرتمند مشکلی ندارد اما وقتی چنین گرافیک نسبتا سطح پایینی ارائه می کنی انتظار که نداری برای 60 فریم گرفتن، ملت بروند و GTX 1080 تهیه کنند؟ بازی ات متاسفانه روی سیستم های متوسط عملکرد بدی دارد و این بار اولت هم نیست. قبلا هم با بازی های زیادی از این مشکلات داشته ای و فحش های زیادی خورده ای و جالب اینجاست هنوز هم آدم نشده ای.

    در این بخش باید گفت آفرین که در گویندگی همیشه کولاک بوده ای. علیرغم همه ی خسیس بازی های فراوانی که در می آوری و پول دوستی هایی که به خرج می دهی، خوب است که لااقل این عادت را داری که برای گوینده خرج کنی. در این بازی هم میبینیم که از گویندگان گران قیمت استفاده کرده ای و این مستقیما به بازی ات کمک کرده. اگر بازی اندک توفیقاتی نیز دارد به خاطر همین گوینده هاست که کارشان را عالی انجام می دهند.
    از طرفی باید در موسیقی تو را فحش داد و لعنت کرد. بماند که در این بازی موسیقی به کل تعطیل بود. بگو ببینم. از جان این Jared Emerson-Johnson مفلوک چه می خواهی که دو دستی یقه اش را چسبیده ای و رها نمی کنی؟ ولش کن تا برود پی زندگی اش. موزیک گیم آو ثرونز را دادی امرسون بسازد؛ هیچ نگفتیم. موزیک بتمن را دادی به امرسون، باز هم هیچ نگفتیم. موزیک واکین دد را هم او ساخت. از آن طرف سام و مکس و والاس و گرومیت و هر کوفت دیگری هم که دستت آمد دادی تا او برایت موزیکشان را بنویسد. چرا این مفلوک را رها نمی کنی؟ نکند او پول کمتری می گیرد؟ حالا گیریم که مسئله همین باشد. هر چیزی را که نباید بدهی دستش! واکین دد ساخت، گفتیم باشد. دیگر چرا میراث هانس زیمر و نیک اروندل را دادی به او تا خرابش کند؟ چرا میراث رامین جوادی بیچاره را سپردی دست او تا چنین چیزی تحول دهد؟ خوب است گیتار هیرو نمی سازی! وگرنه Hardwired متالیکا را هم میدادی امرسون برایمان بزند.
    نمی گوییم او آهنگ ساز با استعدادی نیست اما ساختن موسیقی برای هر فرنچایزی آدم خاص خودش را می خواهد. نتیجه ی اینطور کار کشیدن از یک نفر می شود همین قطعات درخشانی که برای این بازی ساخته شده اند. یکی از یکی افتضاح تر که در بازی حتی حس هم نمی شوند. چه رسد به این که تاثیر بگذارند.

    تبعید – سازنده ها فریاد زدند که فصل چهارمی هم در کار است (تا وقتی که پول باشد)

    حکم دادگاه

    تل تیل جان. متاسفانه حکم این دادگاه آنقدر واضح است که نیازی به پرسش ندارد. حکم ما بدون شک “تبعید” است. تبعید جنابعالی. به کجا؟ به همان جایی که اکنون التکرونیک آرتز و یوبی سافت و اکتیویژن به آن تعلق دارند. تو به دنیای ناشران منفور تبعید می شوی. به صف شیردوشان و سوءاستفاده گران. گرچه مدتها پیش باید این حکم را اجرا می کردیم اما تا پیش از این بازی، کورسوی امیدی بود که تو باز گردی. ولی در کمال تاسف آن را نابود کردی. و در تاریکی فرو رفتی.
    جایت فعلا همان جاست. تا اطلاع ثانوی.

     

    The Walking Dead: The Telltale Series – A New Frontier

    The Walking Dead: The Telltale Series – A New Frontier
    سازنده بازی: Telltale Games
    ناشر: Warner Bros. Interactiv…
    سبک بازی: Action - Adventure
    تاریخ انتشار: 20 December, 2016
    (1395, آذر 30)





    تاریخ : یکشنبه 96/3/21 | 5:52 عصر | نویسنده : mohammadreza | نظرات ()
    لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
    لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
    .: Weblog Themes By M a h S k i n:.